سومین پخش زندۀ کمیتۀ آموزش انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران با موضوع «کتابدرمانی، معجزۀ کلمات» به دبیری دکتر مریم اسدی، رئیس کمیتۀ آموزش انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران؛ و با حضور دکتر صدیقه سعلبی فرد، متخصص روانشناسی سلامت و دکتر علی عظیمی، عضو هیئتعلمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی و رئیس مرکز یادگیری آزاد و الکترونیکی دانشگاه خوارزمی، اسفندماه 1400 از ساعت 19 تا 30/20 بهصورت مجازی و از طریق صفحه اینستاگرام انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران با نشانی ilisa1345 برگزار شد. در ابتدا رئیس کمیته آموزش، با اشاره به کمتوجهی به موضوع کتابدرمانی در حوزه کتابداری، برگزاری نشستها و برنامههای بیشتر در این حوزه را کمک به غنای آن و ایجاد بستری جهت رشد کتابدرمانی و کتابخوانی بیان کرد.
دکتر اسدی در ادامه بیان کرد: کتابدرمانی به معنی استفاده از کتاب و مواد خواندنی در راستای کمک به مشکلات روحی،روانی و جسمی افراد است، بهویژه همه ما همهگیری کرونا را تجربه کردهایم و مشکلات روحی و روانی، تنهایی و دوری بر ما واردشده است، پسنیاز است که روشها و راهکارهایی را به مردم معرفی کنیم که بتوانند این شرایط را تحمل کنند و تابآوری لازم را در برابر شرایط بحرانی داشته باشند.
در ذیل به پرسشهای مطرح شده از سوی مسئول کمیته آموزش و پاسخهای ارائه شده توسط میهمانان میپردازیم:
پرسش اول : مطالعه چه تأثیری بر احساس شادی و خوشبختی دارد؟
پاسخ دکتر سلعبی فرد: انسان در قرن 21 با ابراسترسها و ابر پیچیدگیها روبرو است و برای مقابله با آنها نیازمند ابرآگاهی و ابر بینش است و احتیاج به معناسازی جدید برای زندگی دارد. لذا در مواجهه با فضای مجازی بهجای هدر دادن انرژی ذهنی در پرسه زدنهای بیهدف، کتاب بخوانیم؛ زیرا کتاب خواندن سلامت روانی و جسمانی ما را تأمین میکند. مغز انسان بهمثابه یک کارخانه دارای ورودی و خروجی است. تفکر، ادراک، هیجان، تحلیل، استدلال، حل مسئله خروجیهای سطح بالا هستند که فقط با ورودیهای مناسب ایجاد میشوند. اصولاً دو نظام در مغز وجود دارد، مورد اول: هیجان که شامل رفع نیازهای آنی و دومین مورد: قضاوت، اخلاقیات، استدلال، حل مسئله، تفکر نقاد و غیره است. مطالعه یکی از ابزارهایی است که به تقویت این بخش از مغز کمک میکند. از طرفی کتاب خواندن کمک میکند تا انسان با خود خویش آشنا شود و در تنهایی با خود انس گیرد.
پرسش دوم: کتابداران چه محتواهایی برای ترویج کتابدرمانی نیاز دارند؟
پاسخ دکتر سلعبی فرد: کتابداران ابتدا کتابخوان باشند و اشتیاق درونی و سرخوشی حاصل از یادگرفتن و اندیشیدن که در هیچ فعالیت دیگری وجود ندارد را به مخاطبان و کاربران خود انتقال دهند، کتابهای تخصصی از ناشران حرفهای را در مجموعه سازی کتابخانه های خویش گردآوری کنند، ازآنجاکه عادت به مطالعه ابتدا از عادتهای کوچک آغاز میشود، جملات کلیدی این کتابها را به اشکال مختلف اشاعه دهند و کاربران را بهاصطلاح کتاب به دست کنند.
پرسش سوم: کتابداران برای اجرای کتابدرمانی نیازمند اجرای چه فرایندهایی هستند؟
پاسخ دکتر سلعبیفرد: کتابداران نقش طب مکمل را دارند و نقش آنان اجرای تکنیک است و کتابداران از کتابدرمانی رشدی و تکاملی استفاده کنند نه کتابدرمانی بالینی؛ زیرا در رواندرمانی داشتن تخصص روانشناس و داشتن مجوزهای رسمی ضروری است.
- کتابشناس باشد، با کتابهای معاصر آشنا باشد و یادگیرنده مادامالعمر باشد؛
- ارتباط سازنده با کاربر ایجاد کند زیرا رفتارها سرایتپذیر هستند و رفتارها تقلید میشود؛
- تبلیغات گسترده کتابخوانی انجام دهد، حلقههای کتابخوانی ایجاد کند؛
- در کنار خود از روانشناس بهره گیرد؛
البته کتابهای چاپی تأثیرگذارتر از کتابهای الکترونیکی در کتابدرمانی هستند.
پرسش چهارم: نقش کتابداران پیشگیری از آسیب روانی از طریق آموزش است؟ و هدف درمان بیمار نیست؟
پاسخ دکتر سلعبیفرد: بله از طریق ایجاد شوق به مطالعه و ترویج کتابخوانی
پرسش پنجم: تعریفی از کتابدرمانی و بنیانهای نظری و فلسفی آن و قابلیت و کاربردهای آن ارائه دهید.
پاسخ دکتر عظیمی: ما در خیلی از اتفاقات جامعه اسیر پدیده پزشکی زدهای هستیم که همیشه برای شخصیترین و کوچکترین اتفاقات جسمی و روانی دنبال درمانگر هستیم و در کتابدرمانی به کتاب توجه میکنیم و در کتاب خواندن باهدف سرگرمی، منابع پژوهشی قبل از سال 2000 معتقد بودند حدود 60 تا 70 در صد از استرس با کتاب خواندن رفع میشود بنابراین بهجای دکتر، به سراغ کتاب خواندن رفتیم که یک درمان ارزان و خودمدار است و نیاز به تعامل با دیگران ندارد، خود درمان است و لازم نیست اسرارمان را بازگو کنیم، با کتاب خواندن هم ذات پنداری و شخصیتسازی میکنیم و آرام میشویم اما همه اینها یکنیمه خالی از لیوان است. در خواندن با دو مقوله سروکار داریم
- کتاب بهعنوان یک شی که در طول تاریخ با تغییرات زیادی مواجه شده و رشد فنّاوری در آن تغییر شکل زیادی اعمال کرده است شامل جسم کتاب، نوشتهها، عنوان، نویسنده
- فرم و معناهایی که ما بایستی از کتاب دریافت کنیم
بررسی کنیم هرکدام چه تأثیری در درمان دارند. عمده ترین راه درمان، مداخله و تأثیر آن بر فرد است در تأثیر از جسم کتاب یک اتفاق نوستالژیک است که یادآور فرهنگ، تاریخ، شجرهنامه انسان است، فرمهای مختلف ادبی رمان، شعر و غیره جلوهگر است که هرکدام ماهیتاً تأثیر متفاوتی دارند در حماسه، قهرمان پروری و در رمان، شخصت پروری شکل میگیرد بنابراین در کتاب خواندن با موجود پیچیدهای سروکار داریم که تنها کاهشدهنده استرس نیست و نظریههای متفاوتی در مورد آن وجود دارد.
در مورد تأثیر معنا، در نظریه های خواندن یک نظریه که قدیمیتر است معتقد است که با مطالعه، قوای ذهنی ما تقویت میشود و بدون مطالعه کارکردهای ذهنی در حداقل است، در نظریههای جدیدتر نظریه همنشینی و ارتباط مطرح میشود و معتقد است که در مطالعه، دانش انسان وقتی شکل میگیرد که بتوانیم ارتباط میان اشیا را درک کنیم و تجارب زیسته افراد به ما کمک میکند تا ارتباط ذهنی خود را تقویت کنیم و اگر کتاب نخوانیم فهم اتفاق نمیافتد.
این فرایندهای جذاب که توسط خواندن اتفاق افتاده است بهجایی رسیده است که بتوانیم کتاب را تجویز کنیم، که از حدود 50 سال گذشته وارد مقوله خواندن شده است، یعنی کتاب را از حوزه دانستن و دانایی به سمتی ببریم که به کتاب بهعنوان درمان فکر کنیم. این نظر نقادانی دارد زیرا از یکطرف کتاب یک کالای عمومی است که در اختیار همگان است و دور از اخلاق است که کسی را از خواندن کتابی منع کنیم از طرف دیگر عدهای آن را در حوزه خود قرار دادهاند، آیا ما مجاز به تجویز یا عدم تجویز کتاب هستیم؟ آیا میتوانیم لیست منتخب داشته باشیم؟
پرسش ششم:آیا ما میتوانیم برای همه کتاب تجویز کنیم؟
پاسخ دکتر عظیمی: دغدغه بنده این است که آیا ما آنقدر در جامعه انسان مشتاق به مطالعه داریم؟ انسانهایی که با مواجه با تنهایی خودشان دچار مشکل میشوند چطور کتاب تجویز کنیم؟ چطور به کسانی که خواندن برای آنها ارزش نیست کتاب تجویز کنیم؟
از ویژگیهای انسان سالم، جستجوگری است و برای پاسخگویی به سؤالات خود جستجوگری میکند یعنی در لحظه خودآگاه است و دچار پرش ذهنی نیستند. ما با درصد زیادی که نه توان مراجعه به درمانگر را دارند و نه توان حل مشکل بهتنهایی را این بحث را آغاز کردیم. ازآنجاکه مطالعه یک رفتار است اگر تبدیل به یک عادت شود تأثیر خواهد داشت، مطالعه آرماتور مغز را تقویت میکند.
پرسش هفتم: نقش کتابداران در کتابدرمانی چیست؟
پاسخ دکتر عظیمی: روند مطالعه تجویز گریز است، کتاب خوب و بد مربوط به 500 سال قبل است در عصر ما کتاب خوب و بد بیمعنا است، خوب و بد بودن نسبی است، این عصر، عصری است که به تمام معیارهایی که باعث برتری گروهی بر گروه دیگر شده است لگد زده شده است اکنون با پدیده مرگ نویسنده مواجهیم که این خواننده است که از کتاب آنچه را میخواهد برداشت میکند و نگاه ما باید تغییر کند و کتابداران در بحث تجویز نمیتوانند کاری انجام دهند زیرا روایتی قدیمی است و نادیده گرفتن سایر موجودیتها و واقعیتهاست و محرومیت از سایر محتواهای تولیدشده در جامعه است.
آخرین پرسش مطرح شده از سوی دکتر اسدی: کتابداران در بحث تجویز کاری ندارند اما در ترویج کتاب تأثیر دارند؟
پاسخ دکتر عظیمی: کتابدرمانی لفظ درستی نیست ما باید ببینیم دنبال چه فرایندی از کتابدرمانی هستیم، بعضیها در اثر کتابخوانی قادر به تعاملات اجتماعی نیستند و منزوی هستند؛ بنابراین تجویز کتاب در این دوران بیمعناست. عصر ما و جامعه ما عصر و جامعه اسکیزوفرنی است و هر کس بخواهد قاعدهای بگذارد بلافاصله این نظریه نقش بر آب میشود به همین دلیل دنبال چهارچوب و اسلوب گشتن برای بشر امروزی قدری غیرممکن شده است. تجویزها میخواهد ما را دیسیپلین و یکشکل کنند و اگر کسی دیسیپلین ما را رعایت نکند مجازات میکنیم اما دنیای ما دنیای گریز از دیسیپلین و تجویز است و لازم است به آن توجه شود.