مزایا، معایب و کاربردهای اینترنت اشیاء
در ادامه وی به کاربردهایی از اینترنت اشیاء در حوزه های صنعت، سلامت، کتابخانه، حمل و نقل، کشاوری و خانه های هوشمند اشاره نمودند. همچنین بیان شد که اینترنت اشیاء یکی از مهمترین فناوری های مورد استفاده در شهرهای هوشمند است که امروزه نمونه های زیادی از آن قابل مشاهده است. سپس اینفوگرافیکی از اینترنت اشیاء نمایش داده شد که در بخش های سرویسی، گروه های کاربردی، مکان های مورد استفاده و وسایل، مصورسازی نسبتا جامعی از وضعیت اینترنت اشیاء در دنیای امروزی ارائه داده است.
انواع مختلفی از داده توسط اینترنت اشیاء تولید می شود.
در این بخش توجه به اینترنت اشیاء، نه از دیدگاه فنی، بلکه از دیدگاه سلسله مراتب دانش مورد توجه قرار گرفت. به طور کلی از نظر سخنران، 10 نوع داده شامل RFID، شناسگرها، داده توصیفی، داده موقعیتی، داده محیطی فراگیر، داده حسگر، داده تاریخی، مدل فیزیکی، عملگرها و داده های فرمان کنترل از انواع اصلی داده هایی هستند که در اینترنت اشیاء تولید می شوند. البته دسته بندی های دیگری از داده ها نیز وجود دارد که در مقاله مورد بحث در این ژورنال کلاب به آن اشاره شده است.
مدیریت دانش، فرآیندها و سیستم ها
در ادامه، دکتر خدمتگزار به معرفی مدیریت دانش پرداخت. وی مدیریت دانش را انجام فرآیندی شامل کشف، ضبط، به اشتراک گذاری و بکارگیری دانش موجود در سازمان به شکل بهینه، به منظور کمک به سازمان جهت دستیابی به اهداف خود معرفی کردند. مدیریت دانش مشتمل بر بنیادها و راهحلهایی میباشد. در حالی که راهحلهای مدیریت دانش اشاره به روشهای جانبی مبتنی بر کشف، بهچنگآوری، بهاشتراکگذاری و بکارگیری دارند، بنیادهای مدیریت دانش اشاره به جنبههای کلان سازمانی دارند که از مدیریت دانش در کوتاهمدت و بلندمدت پشتیبانی میکنند. آنها بنیادهای مدیریت دانش را مشتمل بر مکانیزمها، زیرساختها و فناوریها، و راهحلهای مدیریت دانش را مشتمل بر فرآیندها و سیستمها دانسته و بیان میکنند، که سیستمهای مدیریت دانش، یکپارچه کننده مکانیزمها و فناوریهای مدیریت دانش هستند و تحت تأثیر زیرساختها به منظور پشتیبانی از فرآیندهای مدیریت دانش فعالیت میکنند.
نقش اصلی اینترنت اشیاء در مدیریت دانش، تولید سریع و با کیفیت داده
از نظر سخنران فناوری اینترنت اشیاء میتواند در تولید سریع دادههای با کیفیت بالا برای مدیریت دانش در فرآیندهای دانشی، به خصوص کشف دانش در محیطهای فیزیکی و دیجیتال، به عنوان یک پایه و ورودی قابل اتکا بکارگرفته شود. همچنین استفاده از فناوریهای معنایی در اینترنت اشیاء، قابلیت همکاری میان منابع اینترنت اشیاء، مدل اطلاعات، ارائهدهندگان داده و مصرفکنندگان آن را ارتقاء میبخشد، و دسترسی و یکپارچهسازی مؤثر داده، کشف منابع، استدلال معنایی، و استخراج دانش را تسهیل مینماید. در این بخش همچنین نمونه هایی از نقش اینترنت اشیاء در سیستم های مدیریت دانش در حوزه های مدیریت حمل و نقل جمع آوری پسماند، سیستم های مدیریت لجستیک تشریح شد.
بکارگیری اینترنت اشیاء در مدیریت عملکرد کارکنان سازمان
بخش دیگری از سخنرانی وی به محتوای اصلی مقاله مورد بحث اختصاص یافت. بر اساس مساله شناسایی شده در عملکرد ورود و خروج پرسنل در محیط سازمانی کارکنان شهرداری یزد، ساختاری شامل بخش های جمع آوری داده، مخزن داده و دانش، سیستم مدیریت ورود و خروج مبتنی بر عوامل فرآیند، منطق و دانش پردازش، و رابط های کاربردی که به منظور مساله مورد بحث طراحی شده بود، تشریح شد. سپس روش اعتباریابی این ساختار که طراحی و پیاده سازی یک سیستم مدیریت دانش از روش نمونه اولیه بود معرفی گردید. در انتها نیز نتایج عینی بکارگیری این سیستم مدیریت دانش در محیط سازمان مورد بحث قرار گرفت.
نقش اینترنت اشیاء در کتابخانه ها
در ادامه به نتایج یک پیمایش که در سال 2015 در OCLC انجام شده است با نام Libraries and the Internet of Things اشاره شد. در این پیمایش که بر روی 100 کتابدار کتابخانه های ایالات متحده آمریکا انجام شده است، نتایج آن در سه بخش کاربردها، نگرانی ها و راهکارهای پذیرش اینترنت اشیاء در محیط کتابخانه ها و کتابفروشی ها مورد بحث قرار گرفت.
کاربرد فناوری اینترنت اشیاء در حوزه کتابداری
در بخش انتهایی ارائه مقاله فارسی نیز دو طرح های ملی حوزه کتابداری معرفی شد و سخنران با مطرح کردن سوالی مخاطبان را دعوت به مطالعه و پژوهش در پاسخ به این سوال کرد. این دو طرح، یکی طرح ایستگاه مطالعه است که مجری آن نهاد کتابخانه های کشور است و دیگری طرح باغ کتاب تهران است که مجری بخش فناوری آن سازمان پشتیبانی فضاهای فرهنگی شهرداری تهران است. سوال مطرح شده نیز این بود که کاربرد فناوری اطلاعات به شکل عام و اینترنت اشیاء در این طرح ها چیست و چگونه پیاده سازی این کاربردها می توانند در اجرای هر چه بهتر و بهینه تر این طرح ها به مجریان و مخاطبان آنها کمک کند. دکتر خدمتگزار نیز در انتها آمادگی خود را برای همکاری با انجمن کتابداری در این حوزهها اعلام کردند.
در بخش دوم نشست، دکتر سمیه سادات آخشیک به بررسی مقالهای انگلیسی در رابطه با معیارهای ارزیابی پروژههای مدیریت دانش پرداخت. این مقاله با عنوانThe Search for Knowledge Management Success توسط سه نفر از پژهشگران حوزه مدیریت دانش به نامها جنکس[1]، سمولنیک[2] و کراسدل[3] نوشته و در چهل و نهمین کنفرانس بین المللی علوم سیستمی در سال 2016 ارائه شده است.
این مقاله بهدنبال ارائه معیارهایی برای ارزیابی موفقیت پروژههای مدیریت دانش و شناسایی عوامل کلیدی این موفقیت است. آخشیک در معرفی و بررسی این مقاله، عنوان کرد که نویسندگان این پژوهش به مدیریت دانش، دیدگاهی رایانشی است که نگاهی سخت به این حوزه دارد. از این نگاه، دانش بیش از آنکه مقولهای ذهنی تلقی شود، یک امر عینی و کاملاً قابل کدگذاری شناخته میشود که تولید، استخراج، اشتراک و استفاده از آن ملموس و قابل اندازهگیری است.
در این مقاله پژوهشی گرچه تأکید بر دشواری سنجش میزان موفقیت پروژههای مدیریت دانش است اما نگارندگان این امر را غیرقابل دستیابی ندانسته و بهدنبال شناسایی و ارائه ابعادی برای عملی ساختن ارزیابی این موفقیت هستند.
موفقیت مدیریت دانش یک مفهوم چند بعدی است
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی، اصلیترین اهداف مدیریت دانش که توسط نویسندگان این مقاله بیان شده است، بهبود عملکرد سازمانی در راستای دستیابی به اهداف آن و کسب سودمندی تجاری و حفظ مزیت رقابتی از مهمترین دستاوردهای مدیریت دانش برای سازمانها است. برای نیل به موفقیت مدیریت دانش از آمیختن سه بعد حاصل میشود؛ بهدست آوردن دانش درست و مناسب، ارائه این دانش به افراد مناسب و در نهایت استفاده از این دانش مناسب برای بهبود عملکرد سازمان.
ارزیابی موفقیت مدیریت دانش
در ادامه، به موفقیت مدیریت دانش در یک سازمان پرداختند که عملکرد مناسب آن سازمان را بههمراه دارد. زمانی این عملکرد مناسب حاصل میشود که داراییهای دانشی سازمان بتوانند کارایی و اثربخشی آن را بهبود ببخشند. پژهشگران مقاله مورد بررسی دستکم چهار بعد برای سنجش میزان موفقیت پروژههای مدیریت دانش قائل شدهاند: تأثیر مثبت بر 1- فرایندهای تجاری، 2- استراتژیهای مدیریت دانش، 3- پشتیبانی رهبری/مدیریت و 4- محتوای دانش. جنکس و همکارانش موفقیت پروژههای KM را در این چهار بعد مدلسازی کرده و آیتمهای 20گانهای را برای این ابعاد درنظر گرفتهاند؛
بعد اول- تأثیر بر فرایندهای تجاری؛در صورتیکه مدیریت دانش بروندادهای زیر را داشته باشد یک پروژه موفقیت قلمداد خواهد شد: بهبود کارایی فرایندها، کاهش هزینه فرایندها، بازگشت مطلوب سرمایه، بهبود اثربخشی فرایندها، ارتقاء تصمیمگیری و بهبود شیوه تخصیص منابع.
بعد دوم- تأثیر براستراتژیهای مدیریت دانش؛ موفقیت در بعد دوم زمانی حاصل میشود که پروژه مدیریت دانش از نتایج زیر حاصل شود: تغییر در هدفهای مدیریت دانش سازمان، ایجاد یا اصلاح معیارهای کلیدی عملکرد مربوط به دانش، تغییر در شیوه ارزیابی استفاده از دانش در سازمان و تغییر در مشوق های سازمانی برای استفاده و اشتراک دانش.
بعد سوم- پشتیبانی رهبری/مدیریت؛ در صورتیکه پروژه مدیریت دانش محصول نتایج زیر باشد میتوان موفقیت این بعد را ادعا کرد: افزایش پشتیبانی کلامی/سیاستی،افزایش حمایت مالی، افزایش آگاهی و افزایش توجه/استفاده مدیریت ارشد از پروژه مدیریت دانش.
بعد چهارم- محتوای دانش؛ برای اینکه پروژه مدیریت دانش در این بعد موفق ارزیابی شود لازم است حاصل این آیتمها باشد:افزایش توجه فردی و جمعی به استفاده از محتوای دانش، افزایش شناخت فردی و جمعی نسبت به محتوای دانش مورد نیاز و منابع آن و افزایش تقاضا/جستجوی فردی و سازمانی برای محتوای دانش.
آیا ارزیابی موفقیت مدیریت دانش ممکن است؟
در انتهای نشست این سوال مطرح شد، که آیا ارزیابی موفقیت مدیریت دانش امری امکان پذیر است؟ مادامیکه از دانش بهعنوان عنصر اصلی مدیریت دانش بحث میشود و تعاریف دانش از حوزههای مختلف متفاوت است رسیدن به یک اجماع در این رابطه امری ناممکن به نظر میرسد. این مسأله بهویژه در ارتباط با دانش ذهنی و غیر ملموس به عنوان بن مایه حوزههای علوم انسانی و ورود آنها به مباحث مدیریت دانش، مورد تردید و مناقشه بیشتری است. به دیگر سخن، گرچه بحث از ارزیابی در این رابطه با فروکاهیدن کلیت دانش به دانش عینی ممکن است و بر این اساس میتوان به ارزیابی میزان موفقیت پروژههای مدیریت دانش پرداخت اما با طرح دانش ذهنی و پنهان با قطعیت نمیتوان در این مورد اظهارنظر کرد تا جایی که اصل این پرسش را نیز با اشکال روبرو میسازد.
گفتنی است، نشست هفتم ژورنال کلاب نیز در اواخر همین ماه (بهمن ماه) به «رویکردهای پژوهشی در حوزه بازیابی اطلاعات» خواهد پرداخت.
[1]Jennex
[2]Smolnik
[3]Croasdell