اولین پخش زنده کمیته آموزش با عنوان” هماندیشی بررسی ابعاد پذیرش دکتری علم اطلاعات و دانششناسی: فرصتها، چالشها و آیندهپژوهی”، روز چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404 ساعت 19 بهصورت آنلاین و در بستر گوگلمیت با حضور علاقمندان و به دبیری سمانه رحیمیان برگزار شد.
در ابتدا، دکتر سعید رضایی شریفآبادی، ضمن بیان این نکته که دوره دکتری بسیار متفاوت از دورههای قبل (کارشناسی و کارشناسیارشد) است، گفت: بر اساس تجربه و آنچه که در سی و خوردهای سال از شروع دکتری خودم میگذرد، آنچه تصمیم دکتری خواندن را تقویت میکند، عاشق پژوهش بودن و کنجکاوی علمی است.
دکتر رضایی شریفآبادی صحبتهای خود را با طرح دو سؤال و پاسخ به آنها بهصورت زیر ادامه داد.
• چرا باید دکتری بخوانم؟
1. گاهی در درس تا مقطعی پیش رفتهایم؛ ولی احساس میکنیم تا خبرگی فاصله داریم و میخواهیم در حوزهای صاحبنظر شویم، در اینجا لازم است وارد مقطع دکتری شویم.
2. زمانی در شغل و صنعت مربوط به رشته خودمان فعالیت میکنیم و برای اینکه در شغلمان، پیشرفت بیشتری داشته باشیم، لازم است به سمت دکتری خواندن پیش رویم.
3. گاهی برای بیشتر دیدهشدن و درخواست بیشتر از سوی دیگران جهت همکاری در کارهای گروهی، نیاز است به مقطع دکتری وارد شویم.
4. بعضاً برخی از اساتید، دوستان و همکاران به ما متذکر میشوند از ابتدا که شروع کردی، این راه به پایان برسان.
5. زمانی هم برای کسب تخصص بیشتر در یک حوزه خاص، نیاز است وارد مقطع دکتری و یا پسادکتری شویم.
6. در آخر برخی مواقع، فرد برای تجربه یک دانشگاه جدید و یا ادامه تحصیل در کشور جدید وارد مقطع دکتری میشود.
• چرا نباید دکتری بخوانم؟
1. مقطع دکتری دوره سختی است و سختی این دوره متفاوت از دوره کارشناسی و کارشناسیارشد است. ازاینرو باید با خودمان کاملاً روراست باشیم که آیا آماده تحمل این سختی هستم؟
2. خواندن دکتری چقدر برایم هزینه دارد؟
3. نکته دیگر که خواندن دکتری را زیر سؤال میبرد، وضعیت اکنون من چگونه است؟
4. مشغول انجام چه کاری هستم؟ و وقتی دکتری را گرفتم چه به دست میآورم؟
5. دکتری خواندن چقدر برای اثربخشی و چقدر برای پزدادن است؟
دکتر رضایی شریفآبادی پس از طرح موارد بالا، گفت: باید واضح و شفاف پاسخ سؤالات را با خودتان مطرح کنید و درباره دکتری خواندن یا نخواندن تصمیم نهایی را بگیرید.
در ادامه این نشست، دکتر محمد حسنزاده (استاد دانشگاه تربیتمدرس) با سؤال (در کف رودخانه رشته ما چه اتفاقی میافتد؟) صحبت خود را آغاز کرد.
در کف رودخانه رشته ما چالشهایی وجود دارد که رشته را دچار مشکل کرده است، یک چالش مهم این هست که رشته ما بههیچعنوان در طول تاریخ از زمانی که اسم رشته کتابداری بود تا زمانی که به کتابداری و اطلاعرسانی، و سپس به علم اطلاعات و دانششناسی تبدیل شد، از طرف جامعه بهخوبی درک نشده است.
چالش دیگر از همان زمانی آغاز شد که با کتابخانه سروکار داشت؛ ازاینرو با شتاب زیاد روبهجلو رفت و برای همین در این رشته نه در مقام استاد و نه در مقام دانشجو نتوانستند، خودشان را بهروز نگه دارند و بین آنچه در رشته یاد داده میشود و آنچه در شغل یاد گرفته میشود، فاصله زیادی است.
حال چه باید کرد؟
در حال حاضر باوجود همه نقصها، در دروس مقطع لیسانس، فوقلیسانس رشته، هوش مصنوعی وارد شده است که برآمده از فناوریهای نوظهور است.
در برخی از دانشگاهها مثل تربیتمدرس و سایر دانشگاهها، آزمایشگاههای رشته علم اطلاعات و دانششناسی تأسیس شد که مجهز به سرور قوی برای پردازشهای سنگین نیاز است، این فعالیت را میتوان یک ایدهآفرینی در نظر گرفت که سطح رسالههای رشته با سطح جهانی از یک سو و از طرف دیگر با نیاز جامعه تفاوت چندانی نداشته باشد.
یکی دیگر از چالشهای رشته، عدم بهروز بودن اطلاعات اساتید در تدریس، نداشتن چشماندازی از سمت دانشجو نسبت به مقطع دکتری، عدم انگیزه دانشجوی دکتری است.
ازاینرو جهت رفع این چالشها میتوان به روزآمدکردن برنامه درسی، آموزش اساتید جهت نگارش طرح درس بر اساس برنامه مصوب و ایجاد ارتباط بین طرح درس و نیاز بازار کار پرداخت.
ایشان در انتهای صحبتشان به تلاشهای صورتگرفته جهت اضافهشدن 21 شغل در لیست مشاغل سازمان اداره استخدامی کشور برای رشته علم اطلاعات و دانششناسی اشاره کرد.
سخنران بعدی این نشست، دکتر میترا صمیعی (دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی) بود که در ارتباط با چالشهای پژوهش مقطع دکتری صحبت کرد.
ایشان با بیان این نکته که دانشجوی دکتری که به مرحله آزمون جامع میرسد، باید خبرگی و توانایی پاسخ به همه سؤالات را داشته باشد، گفت: متأسفانه بعضاً این خبرگی وجود ندارد و سبب ردشدن دانشجویان در آزمون جامع میشود.
دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی، چالش دیگر را عدم آگاهی دانشجویان مقطع دکتری به نحوه پژوهشکردن برشمرد.
دکتر صمیعی در ادامه، کمبود فرصت جهت بروز رسانی دانش اساتید به علت فشار دانشگاهها جهت تدریس واحدهای بیشتر توسط ایشان را بهعنوان چالش دیگر برشمرد.
پیشنهادها دکتر میترا صمیعی جهت رفع چالشهای پیشرو، بازآموزی اساتید، کوتاهتر شدن زمان بازنگری درسهای رشته، تکلیف طرح درس به همه اساتید، تدوین پایگاهی در انجمن یا کمیته نظارت و ملزم شدن اساتید جهت بارگذاری طرح درس در پایگاه، ارزیابی گروههای آموزشی (انشاءالله در برنامه انجمن قرار گیرد)، بازنگری آئیننامه ارتقای وزارت علوم، ایجاد گرایش جدید باتوجهبه نیاز بازار کار، تقویت مهارتها برای کتابخانههای دانشگاهی و عمومی و بازنگری در طرح سؤالات آزمون دکتری و شیوه پذیرش دانشجوی دکتری، حضور استاد روانشناس در مصاحبه دکتری یا استخدامی بود.
دکتر میترا صمیعی با این جمله که دانشجوی دکتری باید بهمحض ورود مقطع دکتری شروع به مهارتآموزی نماید و سعی در ارتقای دانش خود کند، به صحبتهای خود پایان داد.
سپس دکتر رسول زوارقی (استاد دانشگاه تبریز)، با این جمله که همه ما در هر عرضهای سفیر رشته هستیم بیان کرد، از دانشجوی دکتری انتظار میرود که آنها سفیران فرهنگی خوبی برای رشته باشند، صحبت خود را آغاز کرد.
ایشان در ادامه بیان کرد، دانشجویان باید رقابتیتر، خود را برای مقطع دکتری آماده کنند. دانشجو باید نسبت به مباحث جدیت داشته باشد و تلاش بیشتری کند.
دکتر زوارقی یکی از معضلات دانشجویان دکتری را ضعیفبودن دانش زبان انگلیسی ایشان دانست.
ایشان، افزایش انگیزه و داشتن رویکرد نوآورانه در روششناسی پژوهش را میتوان بهعنوان رویکردی جهت رفع چالشهای پیشروی مقطع دکتری اعلام کرد.
سخنران بعدی، دکتر فائزه اسکندری (استادیار دانشگاه تربیتمدرس)، با بیان این نکته که تمام چالشهایی که مطرح شد به نحوی وضعیت میدانی پذیرش دکتری را نشان میدهد، گفت: این موارد در تمام رشتهها مطرح میشود.
دکتر اسکندری ادامه داد، مشروعیت دانش در گرو گفتگوهای بینرشتهای است. باتوجهبه نقیصههای عصر زندگی ما در چنین شرایطی آیا میتوانیم در پذیرش دکتری ذهن خلاق را در نظر بگیریم یا فقط دنبال کسانی هستیم که مقاله مینویسند؟
ما در پذیرش دانشجوی دکتری باید بهغیراز تولید مقاله، افرادی را در نظر بگیریم که مرزهای دانش را به چالش میکشند. به دنبال ذهن نقاد باشیم. چون رشته ما بینرشتهای است، دانشجوی دکتری باید بینرشتهای پل بزند و ابهامات را مدیریت کند. در پذیرش دانشجوی دکتری به خلاقیت توجه کنیم. پذیرش دکتری نیازمند بازتعریف پذیرش دکتری است.
وظیفه ما چیست؟
نقش اساتید باز تعریف شود، اساتید از منبع دانشی به تسهیلگری بینرشتهای تبدیل شوند و به باز طراحی معیارهای ارزیابی توانایی خلاقیت جدید بپردازند و فقط به دنبال تربیت دانشجویان مصرفکننده نباشند. آموزش عالی امروز باید قواعد بازی را تغییر دهد.
ایشان صحبت خود را با این جمله به پایان رساند: نظامپذیرش دکتری باید از نظام تک بعد فاصله بگیرد و بهنظام کنشپذیری تبدیل شود.
سخنران آخر، دکتر محمد زرهساز (استاد دانشگاه خوارزمی) با اشاره به پیشنهاد تأسیس آیاسکولها توسط گروههای علم اطلاعات و دانششناسی گفت: دانشکده علوم اطلاعات باید بینرشتهای باشد که نمونههای خارجی آن هم موجود است. زمینه تئوری آن آماده است و اگر ما حرکت را آغاز نکنیم از رشتههای دیگر این دانشکده را تأسیس میکنند؛ ولی با نام دیگری.
دکتر زرهساز با اشاره به بازنگری در سرفصل همه مقاطع رشته علم اطلاعات و دانششناسی، به این نکته اشاره کرد که ما نمیتوانیم به تمام محتواها در دروس اشاره کنیم و این مورد سبب سطحی شدن ارائه دروس در مقطع دکتری خواهد شد.دانشجوی دکتری باید غیر از دانشگاه، به دنبال کسب مهارت در حوزههای موضوعی مدنظر باشد و این مهارت را بهصورت عملی در رساله دکتری خویش به نمایش بگذارد.
دکتر زرهساز در ادامه با اشاره به این موضوع که باید در دوره دکتری به سمت گرایشهای تخصصی برویم و زمینه را برای تربیت متخصصان موضوعی فراهم کنیم تأکید کرد که ارزیابی نظامهای اطلاعاتی و نرمافزارها میتواند یکی از زمینههای شغلی برای فارغالتحصیلان رشته ما باشد. ایشان مأموریت انجمن را تعریف و تبیین حرفهها و مشاغلی که برای فارغالتحصیلان ما قابلیت شغل داشته باشد، برشمرد.
این نشست و هماندیشی با پس از پرسش و پاسخ در ساعت 22 به کار خود پایان داد.